من دوست تو هستم

در لحظه های سخت زندگی همراه تو هستم ، چرا ؟ چون دوست تو هستم :)

من دوست تو هستم

در لحظه های سخت زندگی همراه تو هستم ، چرا ؟ چون دوست تو هستم :)

من دوست تو هستم

جایی برای مطالعه داستان هایی که دوستشان دارید ، داستان زندگی انسان های اطراف ما ...

تلگرام ، من دوست تو هستم
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۸ مهر ۹۴، ۱۸:۴۸ - ali
    :)

وقتی برای سخنرانی به شهر دنور رفته بودم، در بین راه برای استراحت کوتاهی، جایی توقف کردم. مرد واکس زنی را دیدم و فرصت را غنیمت شمرده و از وی خواستم کفش هایم را واکس بزند. وقتی به عملکرد آن مرد واکس زن توجه کردم، دیدم که با شوقی شگفت انگیز، کفش های مرا واکس می زند. کفش هایم تا به آن روز چنین ظرافت و مهربانی از کسی دریافت نکرده بودند!


مرد که لبخند بزرگی بر لب داشت، به نظر می رسید در نوعی خلسه عارفانه فرورفته است. بیش از پانزده دقیقه طول کشید تا کفش هایم را واکس بزند. وقتی به او گفتم " هیچ کس با چنین توجه و ظرافتی به کفش هایم محبت نکرده بود! "، او گفت: هدیه به خدا

وقتی منظورش را پرسیدم، گفت: از اینکه یکی از فرزندان خدا هستم و عشق و برکت فراوان خداوند را دریافت می کنم، احساس خوشبختی می کنم. به خاطر ستایش عشق خدا، هر کار خوبی را انجام می دهم و آن را به عنوان هدیه ای به خدا می دانم... او می گفت که " حضور خدا را در هر آنچه می بیند و لمس می کند، احساس می کند. "


تماشای او، همانند تماشای عابدی غرق در نیایش و تعمق بود. تواضع و شادی عمیقی را در وجود آن مرد احساس می کردم. آن روز، تجربه ای شگفت انگیز نصیبم شد؛ از آن روز سعی کردم تمام افکارم را برای انجام هر کاری، روی فرکانس "هدیه به خدا " تنظیم کنم.

چقدر با مهربونیامون و محبت و کمک به خانواده و دوستامون میتونیم هدیه بدیم ...


  • ۹۴/۰۷/۰۴

هدیه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی