داستان کوتاه زیر، خلاصهاى است از کتاب «چکه آبِ مرغ مگسخوار»:
جنگل آتش گرفته بود. تمام حیوانات به گونهاى سعى در فرار از بلا و مصیبت داشتند. در این میان تنها مرغ مگسخوار کوچک بارها و بارها بر فراز آتش رفته و قطره آبى که در نوک خود حمل مىکرد، بر روى آتش مىریخت. حیوانات در حالى که به او مىخندیدند، مىگفتند: «او چه هدفى دارد؟!»
مرغ مگسخوار در جواب آنها گفت: «من اکنون آنچه را مىتوانم، انجام مىدهم.»
نتیجه:
این داستان کوتاه شاید داستانى کودکانه به نظر برسد، اما محبوبیت زیادى در دنیا دارد.
در گزارشى، دانشآموزان و دانشجویان ژاپنى در مورد «آنچه اکنون مىتوانم، انجام مىدهم.» با هم فکر و بحث مىکنند...
دخترى در حالى که وسایل برقى اضافه را از پریز مىکشید، مىگوید: «آنچه اکنون مىتوانم، انجام مىدهم.» و خیلىهاى دیگر...
- ۹۴/۰۷/۱۳