من دوست تو هستم

در لحظه های سخت زندگی همراه تو هستم ، چرا ؟ چون دوست تو هستم :)

من دوست تو هستم

در لحظه های سخت زندگی همراه تو هستم ، چرا ؟ چون دوست تو هستم :)

من دوست تو هستم

جایی برای مطالعه داستان هایی که دوستشان دارید ، داستان زندگی انسان های اطراف ما ...

تلگرام ، من دوست تو هستم
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۸ مهر ۹۴، ۱۸:۴۸ - ali
    :)

در سالى که قحطى بیداد کرده بود و مردم همه زانوى غم بغل گرفته بودند، مرد عارفى از کوچه‌اى مى‌گذشت. غلامى را دید که بسیار شادمان و خوشحال است. به او گفت: «چطور در چنین وضعى مى‌خندى و شادى مى‌کنى؟!»

او جواب داد: «من غلام اربابى هستم که چندین گلّه و رَمه دارد و تا وقتى براى او کار مى‌کنم، روزى مرا مى‌دهد. پس چرا باید غمگین باشم در حالى که به او اعتماد دارم؟»

آن مرد که از عرفاى بزرگ بود مى‌گوید: «از خودم شرم کردم که یک غلام به اربابى با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمى‌دهد، در حالى که من خدایى دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزى خود هستم...!»

  
کسى که به خدا توکل مىکند، آرامش واقعى را از آن خود کرده است.
بیکن

  • ۹۴/۰۷/۲۳

خدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی